حامیان اقتصاددان روحانی از ۵۰ به ۱۶۳ رسید
تاریخ انتشار: ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۲۹۲۳۵۲
اقتصاد>اقتصاد سیاسی - ۱۶۳ اقتصاددان در نامهای ضمن حمایت از حسن روحانی دلایل خود برای حمایت از حسن روحانی در دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران اعلام کردند.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، متن این نامه بدین شرح است:
بسمالله الرحمنالرحیم
ملت شریف و عزیز ایران
نظر به در پیش بودن دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، ما اعضای هیات علمی و پژوهشگران اقتصادی بر خود لازم می دانیم نکاتی در خصوص فضای عمومی انتخابات بویژه در عرصه اقتصاد با شما مطرح کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مردم عزیز، شما به خوبی واقفید که به دلیل مدیریت نادرست و به کار گیری سیاست های مخرب در دولتهای نهم و دهم، اقتصادایران مسیرتخریب و اضمحلال در پیش گرفت. بخشی از میراث آن دوره، بیثباتی در فضای کسبوکار، بحران بازارهای اقتصادی، تحریمهای ظالمانه دولتهای غربی، فساد گسترده، تورم، رکود، بیکاری فراگیر و زمینگیر شدن بنگاههای اقتصادی بر همگان مشهود بود. بخشی از خسارتها نیز به تدریج و برای نسلهای آینده آشکار خواهد شد.
شما در سال ۱۳۹۲ به صحنه آمدید و با انتخابی هوشمندانه، فضای امیدبخش، اطمینان آفرین و باثباتی را برای کشور به ارمغان آوردید. دولت یازدهم، ویرانه ای اقتصادی با نهادهای سیاستگذاری و کارشناسی فروپاشیده، انبوه تعهدات و بدهی ها، خزانهای خالی، تورمی بالا، تحریمهایی سنگین و رکودی کمرشکن را تحویل گرفت. گرچه طی چهار سال گذشته بهبود محسوسی در کیفیت زندگی بخشهایی از جامعه پدید نیامده اما ملت بزرگوار باید بدانندکه متوقف ساختن روندهای تشدید کنند فقر و فلاکت که میراث دولت قبلی بود درجای خود کار آسانی نبود؛ همانگونه که درهم شکستن مقاومت شدید ذینفعان ساختار نهادیِ مشوقِ بخش های غیر مولد، که مانع ارتقای جایگاه بخش های مولد کشور میشوند نیز امری نیست که بدون همراهی سایر قوای حکومت قابل تحقق باشد. باید توجه داشته باشیم تحقق بسیاری از مطالبات مردم از عهده اختیارات قوه مجریه بیرون است و بنابراین نباید دستاوردهایی مانند
کاهش سالانه ۳۰ میلیارد دلار هزینه مبادله ناشی از سیاست های تنش آفرین دولت قبلی، پیامدهای مثبت برآمده از مذاکرات برجام برای فضای کسبوکار کاهش نزدیک به ۱۰ میلیارد دلار واردات قاچاق به کشور کاستن نیمی از وابستگی کشور به واردات محصولات کشاورزی مثبت شدن تراز تجاری کشور پس از نزدیک به چهار دهه و کنترل جدی و موثر تورم را نادیده بگیریم.ما به دولت آینده برای جبران خطاهای راهبردی به ویژه در زمینه عدالت اجتماعی، طراحی یک برنامه نظامند برای تقویت بخش های مولد، مهار آزمندی های غیر مولدها تاکید می کنیم. ما گرچه به سیاست های اقتصادی دولت یازدهم انتقادهای جدی داشته ایم اما در انتخابات دور دوازدهم ریاست جمهوری به دلایل زیر به جناب آقای دکتر حسن روحانی رای می دهیم:
۱.با توجه به تجربه دولت یازدهم، در دوره دوازدهم ریاست جمهوری نیز حق انتقاد از برنامه ها و سیاست های دولت برای منتقدان بیرون از دولت محفوظ خواهد ماند و این احتمال اتخاذ تصمیمات خطیر و پرهزینه را کاهش میدهد.
۲.حضور دولتِ منصفِ منتقدِ اصولگرایِ در سایه، نعمت بزرگی است که با نقد عملکرد دولت مستقر می تواند به تصحیح سیاست های دولت دوازدهم کمک کند، در حالیکه با یکدست شدن فضای سیاسی حاکم بر کشور این نعمت از دولت مستقر دریغ خواهد شد.
۳.دولت هایی که از نظر سیاسی با بقیه قوای حاکمیت یکدست هستند، معمولا با انسداد فضای سیاسی، آنگونه که تجربه دولتهای نهم و دهم نشان دادند، زمینه های رشد فسادهای گسترده و بیسابقه اقتصادی را در مقیاسهای خانمان برانداز فراهم می سازند که هزینه های آن به صورت رشد تورم، رکود گسترده و عمیق، فقر و نابرابری متجلی خواهد شد؛ درحالی که تداوم دولت آقای روحانی با نظارت موشکافانه رقبای سیاسی ایشان همراه خواهد بود و مانع از تحقق فساد در مقیاس های ذکر شده خواهد شد.
۴.در دوره نخست ریاست جمهوری آقای روحانی ائتلاف جهانی برای امنیتی سازی کشورمان در عرصه بین المللی با موانع جدی مواجه شد؛ در حالی که اکنون اگر در دولت دوازدهم رقبای اصلی ایشان دولت را به دست گیرند، بهانه کافی به دشمنان اصلی کشورمان- یعنی محافظه کاران در ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی- خواهد داد تا ائتلاف جدیدی را با امنیتی سازی مجدد کشورمان در سطح بین المللی تشکیل دهند. چنین وضعیتی بیگمان هزینه های بس سنگینی را متوجه رفاه عموم مردم و به ویژه گروه های کم درآمد و محروم جامعه خواهد کرد.
۵.برنامهها و سیاستهای شتابزده، بیمطالعه و غیرکارشناسی که اکنون برخی کاندیداها مطرح میکنند میتواندبه انفجار تورمی بینجامد و معضلات اقتصادی کنونی کشور و نابرابری بین اغنیا و طبقات تهدیست را تشدید کند که حاصل آن رشد آسیبهای اجتماعی و درپی آن رخ نمودن بحرانهای اجتماعی و سیاسی وا َشکال مختلف نا امنی درکشورخواهد بود. برای اقتصاد زمینخورده ما هیچ نسخه معجزه آسایی وجود ندارد جزآنکه بکوشیم ثبات کنونی فضای اتصاد کلان را حفظ کنیم و محیط کسبوکاررابهبود ببخشیم و البته سیاستهای اصلاحی خود را در حوزه اقتصاد با شیبی ملایم و بدون فضا سازیهای هیجانی، اجراکنیم.
۶- اقتصاد ایران در دو سه سال اخیر بانرخی آرام رو بهبود رفته است و اکنون درآستانه رشدی شتابان و جهشی امیدوارکننده قراردارد. آنچه امروز اقتصاد ایرانبدان نیاز دارد تداوم شرایط باثبات و امیدبخش فعلی است. اقتصادی که سالها از بیثباتی و بیتدبیری آسیب دیده است زمان می برد تا اعتمادکند. اکنون اقتصاد ایران در آستانه اعتماد به دولت و روشن کردن موتورهای اصلی خود قرار گرفته است. بیم آن میرود که هرگونه تغییر در سطح سیاستگذاران ارشد کشور، این رشته نازک اعتماد را بگسلد و اقتصاد را برای چند سال دیگر در اغما فرو ببرد. اکنون هرگونه تغییری اقتصاد راوارد فاز محافظه کاری و صبر مجدد میکند. اصلی ترین شرط شروع فعالیتهای اقتصادی مولد، وجود افق روشن و با ثبات و اعتمادآمیز در اقتصاد است. چهارسال طول کشید تا این اقتصاد به دولت روحانی اعتماد کند. اکنون هرگونه تغییر، یکبار دیگر اقتصاد را وارد فاز صبر و انتظار میکند و این به معنی یک دوره جدید رکود است.
مردم عزیز ایران،
ما در آستانه انتخاب بین دو دولت، دو سیاست یا دو فرد قرار نداریم. ما در آستانه انتخاب بین عقلانیت یا احساسات هیجانی، انتخاب بین تداوم یک جامعه کودکواره یا عبور به یک جامعه بالغ و نهایتا انتخاب بین یک جامعه توسعه نیافته یا حرکت شتابان به سوی توسعه قرار داریم. انتخاب امروز ما انتخاب میان دو فرد یا دو شعار یا دو قولوقرار نیست، انتخاب میان ماندن در گذشته و تکرار آن یا عبور به آینده است.
به شما اطمینان میدهیم که با توجه به تجربه و دانش خود در حوزه مسایل اقتصاد ایران، در شرایط فعلی کشور با توجه به کاهش قیمت نفت، و نیاز به تداوم فرایند بازسازی و نوسازی ناشی از آواربرداریهای از تخریب سالهای قبل، امکانات کشور تحت هیچ شرایطی امکان اجرای وعده یارانههای گسترده و ایجاد اشتغالهای نجومی را ندارد. شک نکنید که هرگونه قولی که به شما وعده رفاه یا اشتغال یکشبه را بدهد یک فریب انتخاباتی است و دود آن به سرعت با شکلگیری یک تورم افسارگسیخته، به چشم خود شما خواهد رفت.
امید است که با رأی شما و موفقیت آقای روحانی در کسب این اعتماد و با همگرایی همهجانبه قوای کشور و ملت در یاری رساندن به دولت، کشور و ملت ایران شاهد دستاوردهای قابل قبول و رضایتبخش برای این نسل و نسلهای آینده باشد.
فهرست اقتصاددانان حمایت کننده از دکتر حسن روحانی
سیدجواد آغاجری، دانشگاه شهید چمران اهواز/ عزیز آرمن، دانشگاه شهید چمران اهواز/ عبدالمجید آهنگری، دانشگاه مفید قم/ کریم آذربایجانی، دانشگاه اصفهان/ نعمت اکبری، دانشگاه اصفهان/ محمد طاهر احمدی شادمهری، دانشگاه فردوسی مشهد/ تقی ابراهیمی سالاری، دانشگاه فردوسی مشهد/ سیدمرتضی افقه، دانشگاه شهید چمران اهواز/ مینو امینی میلانی، دانشگاه پیام نور/ یعقوب اندایش، دانشگاه شهید چمران اهواز/ کمال اطهاری/ فاطمه ایرانی کرمانی، دانشگاه شهید باهنر کرمان/ احمد افروز، دانشگاه سیرجان/ ناصر الهی، دانشگاه مفید قم/ محمود اولاد، دانشگاه فردوسی مشهد/ احمد اسدزاده، دانشگاه تبریز/ حسین اصغرپور، دانشگاه تبریز/ محمد حسین ادیب، دانشگاه اصفهان/ صادق بافنده ایماندوست، دانشگاه پیام نور/ علی اصغر بانوئی، دانشگاه علامه طباطبائی/ مجتبی باقری، دانشگاه مفید قم/ لطفعلی بخشی، دانشگاه علامه طباطبائی/ محمد باقر بهشتی، دانشگاه تبریز/ سید علیرضا بهشتی، دانشگاه تبریز/ حمیدرضا برادران شرکا، دانشگاه علامه طباطبائی/ فاطمه بزازان، دانشگاه الزهرا/ صادق بختیاری، دانشگاه اصفهان/ مصطفی بستاکی، سازمان تحقیقات و آموزش کشاورزی/ مجتبی بهمنی، دانشگاه شهید باهنر کرمان/ مهدی بهنامه، دانشگاه فردوسی مشهد/ رضا بوستانی بانک مرکزی/ رسول بیدرام، دانشگاه هنر اصفهان/ ابوالفضل پاسبانی صومعه، جهاددانشگاهی تهران/ جهان میر پیشبین، دانشگاه شهید چمران اهواز/ حجت پارسا، دانشگاه خلیج فارس بوشهر/ فاطمه پاسبان، پژوهشکده برنامهریزی و اقتصاد کشاورزی/ محسن پورعبادالهیان، دانشگاه تبریز/ مهدی تکیه، دانشگاه علامه طباطبائی/ حسن تحصیلی، دانشگاه فردوسی مشهد/ سید جلال توتونچی، دانشگاه آزاد اسلامی/ محمد مهدی جهرمی، دانشگاه علامه طباطبائی/پویا جبل عاملی، بانک مرکزی/ اسفندیار جهانگرد، دانشگاه علامه طباطبائی/محبوبه جعفری، دانشگاه خلیج فارس بوشهر/ بختیار جواهری، دانشگاه کردستان/ خلیل جهانگیری، دانشگاه ارومیه/ مرتضی چینیچیان، دانشگاه علامه طباطبائی/ علی چشمی، دانشگاه فردوسی مشهد/ پرویز حاجیانی، دانشگاه خلیج فارس بوشهر/ علی حاجینژاد، دانشگاه گیلان/ مهدی حاج امینی، دانشگاه یزد/ ابراهیم حیدری، دانشگاه خلیج فارس بوشهر/ سیدمحمد حسینی، دانشگاه فردوسی مشهد/ علی حسنی، دانشگاه علم و فرهنگ/ صمد حکمتی فرید، دانشگاه ارومیه/ عبدالکریم حسینپور، دانشگاه خلیج فارس بوشهر/ محمود ختائی، دانشگاه علامه طباطبائی/ جعفر خیرخواهان، پژوهشکده پولی و بانکی/ مهدی خداپرست مشهدی، دانشگاه فردوسی مشهد/ یداله دادگر، دانشگاه شهید بهشتی/ محمد دانشور کاخکی، دانشگاه فردوسی مشهد/ علی دینی ترکمانی، موسسه پژوهشهای بازرگانی/ حمید دیهیم، دانشگاه تهران/ علی درویشی، دانشگاه خلیج فارس بوشهر/ سهراب دلانگیزان، دانشگاه رازی کرمانشاه/ مراد راهداری، دانشگاه پیام نور/ محسن رنانی، دانشگاه اصفهان/حسین راغفر، دانشگاه الزهرا/ علیرضا رحیمی بروجردی، دانشگاه تهران/ سعید راسخی، دانشگاه مازندران/ عبدالرضا رکن الدین افتخاری، دانشگاه تربیت مدرس/ علی رئیسیپور، دانشگاه آزاد اسلامی/ شهرام رئیس دهکردی، دانشگاه امین/ محمد رضائی، دانشگاه خلیج فارس بوشهر/ علی رضازاده، دانشگاه ارومیه/ حسین رشیدینژاد، دانشگاه پیام نور/ شهریار زروکی، دانشگاه مازندران/ غلامرضا زمانیان، دانشگاه سیستان و بلوچستان/ رضا زینالزاده، دانشگاه آزاد اسلامی/ عبدالحسین ساسان، دانشگاه اصفهان/ سید صلاحالدین ساسان، دانشگاه نیس سوفیا آنتی پولیس/ محمد ستاریفر، دانشگاه علامه طباطبائی/ مرتضی سامتی، دانشگاه اصفهان/ بهرام سحابی، دانشگاه تربیت مدرس/ علی سایهمیری، دانشگاه ایلام/ سید محسن سجادی، دانشگاه مفید قم/ عباس شاکری، دانشگاه علامه طباطبائی/ ناصر شاهنوشی، دانشگاه فردوسی مشهد/ محمد نبی شهیکی تاش، دانشگاه سیستان و بلوچستان/ هوشنگ شجری، دانشگاه اصفهان/ مصطفی شریف، دانشگاه علامه طباطبائی/ محمدحسین شریف زادگان، دانشگاه شهید بهشتی/ حسین صادقی، دانشگاه تربیت مدرس/ علی صادقی تهرانی، دانشگاه علامه طباطبائی/ نرگس صالحنیا، دانشگاه فردوسی مشهد/ مرتضی صامتی، دانشگاه اصفهان/ حسن طائی، دانشگاه علامه طباطبائی/ کمیل طیبی، دانشگاه اصفهان/ لطفعلی عاقلی، دانشگاه تربیت مدرس/ علی عربمازار یزدی، دانشگاه علامه طباطبائی/ سیداحمدعلی عاملی، دانشگاه علامه طباطبائی/ جعفر عبادی، دانشگاه تهران/ حسین عباسینژاد، دانشگاه تهران/ مصطفی عمادزاده، دانشگاه اصفهان/ سعید عیسی زاده، دانشگاه بوعلی همدان/ میکائیل عظیمی، موسسه مطالعات راهبردی صبا/ عباس عصاری، دانشگاه تربیت مدرس/ عباد عبادی، دانشگاه تهران/ منوچهر عسکری، دانشگاه علامه طباطبائی/ حشمت عسکری، دانشگاه ایلام/ محمدعلی فیضپور/ مهدی فیضی، دانشگاه فردوسی مشهد/حسن فرازمند، دانشگاه شهید چمران اهواز/ غلامعلی فرجادی، موسسه عالی پژوهش مدیریت و برنامهریزی/ شکوفه فرهمند، دانشگاه اصفهان/ جمال فتح الهی، دانشگاه رازی کرمانشاه/ وحید فرزام، دانشگاه ولیعصر رفسنجان/ فیروز فلاحی، دانشگاه تبریز/ سجاد فرجی دیزجی، دانشگاه تربیت مدرس/ محمدرضا فرهادیپور، موسسه آموزش بانکداری/ عبدالرسول قاسمی، دانشگاه علامه طباطبائی/ مهیندخت کاظمی، دانشگاه فردوسی مشهد/ مصطفی کریمزاده، دانشگاه فردوسی مشهد/احمد کتابی، پژوهشگاه علوم انسانی/ زهرا کریمی، دانشگاه مازندران/ محمد شریف کریمی، دانشگاه رازی کرمانشاه/ هادی کشاورز، دانشگاه خلیج فارس بوشهر/ سید ضیاء الدین کیاحسینی، دانشگاه مفید قم/ محمدولی کیانمهر، دانشگاه علامه طباطبائی/ محمدتقی گیلک حکیم آبادی، دانشگاه مازندران/ امید گیلانپور، پژوهشکده برنامهریزی و اقتصاد کشاورزی/ محمد لشکری، دانشگاه پیام نور/ محمدرضا لطفعلیپور، دانشگاه فردوسی مشهد/ عباسعلی لطفی، دانشگاه فردوسی مشهد/ پرویز محمدزاده، دانشگاه تبریز/ مانی موتمنی، دانشگاه مازندران/ سید ابوالقاسم مرتضوی، دانشگاه تربیت مدرس/ سید نظام الدین مکیان، دانشگاه یزد/ سعید ملک السادات، دانشگاه فردوسی مشهد/ بایزید مردوخی، سازمان برنامه و بودجه/ سید ابوالقاسم مهدوی، دانشگاه تهران/ سیدمهدی مصطفوی، دانشگاه فردوسی مشهد/ سید محمدحسن مصطفوی، دانشگاه تربیت مدرس/ سید امین منصوری، دانشگاه شهید چمران اهواز/ بهروز ملکی، دانشگاه تربیت مدرس/ کرم میرزائی، دانشگاه صنعت نفت/ وحید محمودی، دانشگاه تهران/ پرویز محمدزاده، دانشگاه تبریز/ عبدالعلی منصف، دانشگاه پیام نور/ فردین منصوری، دانشگاه سیستان و بلوچستان/ نادر مهرگان، دانشگاه بوعلی همدان/ علیرضا ناصری، دانشگاه تربیت مدرس/ سعید نایب، دانشگاه آزاد اسلامی/ محمدباقر نجفی، دانشگاه رازی کرمانشاه/ مهدی نجاتی، دانشگاه شهید باهنر کرمان/ رضا نصر، دانشگاه هنر اصفهان/ محمدنقی نظرپور، دانشگاه مفید قم/ بهروزهادی زنوز، دانشگاه علامه طباطبائی/ مسعود همایونی فر، دانشگاه فردوسی مشهد/ محمدرضا یوسفی، دانشگاه مفید قم/محمدقلی یوسفی/دانشگاه علامه طباطبائی/ کاظم یاوری، دانشگاه تربیت مدرس.
3939
کلید واژهها : اقتصاد ایران - اندیشه اقتصادی -منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۲۹۲۳۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنجال شعرخوانی علم الهدی درباره منیژه از شاهنامه | لااقل بیت هایی بهتر پیدا میکردید
روزنامه اصلاح طلب هم میهن در گزارشی با عنوان «نگر تا نباشی به جز دادگر» نوشت:
چند سال پیش که شهرداری مشهد ذوقی به خرج داده بود و تصویرهایی از شاهنامه در و دیوار شهر را آراسته بودند، دستور به زدودن این تصویرها داده شد، گویی که بین این تصویرها و آنچه مشهد به آن شهره است، تقابلی وجود دارد. چندین دهه به دلیل همین تصور، توسعه و رسیدگی به آرامگاه فردوسی که یکی از بزرگترین شاعران و حکیمان ایران است، متوقف بود تا اینکه از مقامات بالاتر حکم به آبادانی آرامگاه فردوسی داده شد.
مقامات استانی و از جمله امام جمعه شال و کلاه کردند و به آرامگاه فردوسی رفتند. اگر اسم این مقامات و فردوسی را کنار هم در موتورهای جستوجوگر بنویسید و نتایج را هر چه بالا و پایین کنید، همان چند عکس را خواهید دید. با چنین پیشینهای است که سخنان آیتالله علمالهدی و استنادش به شاهنامه برای دفاع از اجبار در پوشش با واکنشهای بسیاری روبهرو شده است.
علمالهدی گفته است: مسئله حجاب نیز یکی از همین هویتهای دینی و ملی است. اصلاً حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بهخصوص در تاریخ ایران باستان و انعکاس این فرهنگ را میتوان در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دید. او همچنین بهعنوان نمونه بیتی از شاهنامه خوانده است که منیژه خطاب به بیژه گفته است: منیژه منم دخت افراسیاب/برهنه ندیده تنم آفتاب
این سخن که زنان ایرانی براساس آنچه به ما رسیده، پوششی برای موی سر داشتهاند یا چیزی شبیه چادر حتی، نادرست نیست. حتی این سخن که در شاهنامهی فردوسی پاکدامنی و شرم از ویژگیهای مثبت زنان و البته مردان شمرده میشود، هم بیراه نیست، هرچند تعریف پاکدامنی در نگاه حکیم توس و امام جمعه مشهد متفاوت است، اما بیتی که آقای علمالهدی به آن ارجاع داده، ربطی به زنان ایران ندارد. افراسیاب شاه توران است و منیژه دختری تورانی است نه ایرانی. این به خودی خود ایرادی در استدلال امام جمعه به حساب نمیآید و میتواند بگوید که حکیم خصلت نیکو را حتی در دشمن ستوده است. ماجرا از اینجا جالب میشود که بدانیم این بیت را منیژه کی خوانده است و اصلاً ارتباطی به پوشش سر دارد یا نه؟
منیژه دلبستهی بیژن شاهزادهی ایرانی میشود و -به زبان امروزی- او را چیزخور کرده بیهوش به شبستان خود میآورد و همهی این اتفاقات بدون اجازهی والدین و بدون پیمان زناشویی -که از قضا در ایران باستان هم مرسوم بوده- رخ میدهد. بیژن در قصر او به هوش میآید و باقی قضایا و منیژه در چنین لحظات احساسی دربارهی اهمیت چیزی که به بیژن عرضه میکند این بیت را به زبان میآورد که تا به حال چنین بوده، اما بعدش را میتوان در شاهنامه خواند.
البته اگر مشاوران امام جمعه با شاهنامه به از این بودند که هستند، بیتهایی میتوانستند پیدا کنند که به کارشان بیاید، مثلاً آنجا که شیرین میگوید:
به سه چیز باشد زنان را بهی/ که باشند زیبای گاه مهی/ یکی آنک با شرم و با خواسته است/ که جفتش بدو خانه آراسته است/ دگر آن که فرخ پسر زاید او/ ز شوی خجسته بیافزاید او/ سه دیگر که بالا و رویش بود/ به پوشیدگی نیز مویش بود
این ابیات به روشنی از پوشیدگی موها میگوید، درحالیکه در بیت استنادی امامجمعهی مشهد، تفاوت برهنگی و نداشتن پوشش سرنادیده گرفته است. این مغالطه در سخنان بسیاری دیگر از مقامات هم دیده میشود. نداشتن پوشش سر با برهنگی هممعنا نیست. با این حال همچنان که در بیت انتخابی امام جمعه مشهد و این ابیات میبینیم هیچکدام توصیهی فردوسی نیست و سخنان شخصیتهای شاهنامه است. شاهنامه مثل هر متن کهن ادبی در کنار ارزشهای ادبی و زیباشناختی و روایی خود، مجموعهای از ارزشهای اخلاقی و اجتماعی زمانهی خود را منتقل میکند که به دنیایی دیگر تعلق دارند، چنانکه در همین بیتهای بالا پسرزا بودن جزو ارزشهایی شمرده شده است.
در شاهنامه زنان برجستهای نقشآفرینی کردهاند که الگوی زن مطلوب امام جمعه مشهد نمیتوانند باشند. برخی از زنان برجستهی شاهنامه مثل منیژه در طلب معشوق در انتظار خواستاری و خواستگاری او نماندهاند و از جملهی آنان تهمینه است مادر سهراب که در شاهنامه زنی ستوده است و تنها یک شب همخواب رستم بوده است. رودابه مادر رستم نیز در راه دادن زال به قصرش از موی خویش کمندی بافته و انداخته و بعد هم که ماجرا در شاهنامه روشن است.
در این میان داستان گردآفرید اگرچه متفاوت است، اما در کنشگری از روابط خصوصی پیشتر رفته و اگر روی و موی پوشیده به این خاطر است که شناخته نشود و آنجا که روی و موی گشاده به قصد فریب دشمن است:
رها شد ز بند زره موی اوی/ در افشان چو خورشید شد روی اوی/ بدانست سهراب کو دختر است/ سر و موی او از در و افسر است
درست است که فکر میکنم شاهنامه ارزشهای جهانی دیگر را منتقل میکند و چنین استناداتی به آن راه به جایی نمیبرد، اما به نظرم از قضا در شاهنامه برای صاحبان مقام و قدرت توصیههایی شایستهتر میتوان یافت، مضمونهایی که بارها تکرار شده است. یکی از این مضمونها دادگری است. دادگر در شاهنامه همصفت خداوند است که جای نام نشسته است و هم وظیفهی صاحب قدرت. فردوسی میگوید، پادشاهی که دادگر باشد، نیازی به فریادرس ندارد: کجا پادشا دادگر بود و بس/ نیازش نیاید به فریادرس